تپشهای قلبم را به باور خاطرههایم پیوند میزنم،
به دوران و سرزمینی که همزاد با خاک است و کهنتر از تاریخ،
برای نوباوگان خاک و تازه رسیدگان تاریخ زمزمه میکنم …
زمزمه میکنم:
من از نسل شب شکنان روزگارم،
من از نسل نور آفرینان پاک،
از سلاله پاک آریاییان بردبارم،
منم میراث هزار ساله زمین،
همان از شرق تا غرب گسترده آغوش
همان پیامآور مهر و دوستی
همان گرفته درفش آشتی بر دوش
نه خود ستیزم، نه دیگر ستیز
مرا و یادگاران مرا به نیکی یاد آر
که یادگار یادگاران من، همه شادی است و شادمانی …
شب است و گیتی غرق در سیاهی
شب بلند است و سیاهی پایدار، ولی
باور به نور و روشنایی است،
که شام تیره ما را، از تاریکی میرهاند،
و از دل شبهای یلدا،
جشن مهر و روشنی به ما ارمغان میرساند
تیرگیهایمان در دل نور خاموش باد،
شب یلدا را به نور قرنها قدمت،
جاری نگه داریم …
یلدایتان فرخنده بــاد
گروه صنعتی هوایار